وقتی دلتنگی
و همه چیز در من
خواستار دوری جستن است
افکارم را به یک سفر میفرستم
میگذارم در چمن سبز خاطرات بچرند
به مسیر شناخته شدة گذشتهام
برای آنها آنجا آرامش میطلبم
خود نیز زمانی آنجا
آرامش یافتم
و آنها باز میگردند
عاری از نیاز به گریز
نیاز به دوری جستن
سلام
از پایین تا بالا رو خوندم
از یه چی وبت بگم اول که عشقه من شبه !
تو همان شب سیاهی
که نمایــــان گر ماهی
و بگم از طرفدارای شادمهر نیستم
اما از طرفدارای هر ایرانی نویسی هستم
بیا
نمیگم حتما اما از وبلاگم شاید شاید خوشت اومد
قربونت تا بعد
سلام مملی
خیلی خری
برو دختر باز